سخنان دکتر خور کج بیل زدن, دستیار مدیر عامل (اقتصاد), در کنفرانس جنوب شرق اسیا توسط نمایندگان بانک جنوب شرق اسیا در لندن برگزار شد & مرکز مطالعات بانکداری مرکزی بانک مرکزی انگلستان, لندن

  • 2021-06-21

1 چارچوب و اجرای سیاست های نرخ ارز برای اقتصادهای نوظهور بازار به طور فزاینده ای پیچیده شده است زیرا با اقتصاد جهانی و بازارهای مالی جهانی ادغام شده اند. وقایع سال 1997/98 بار دیگر بر نقش کلیدی سیستم نرخ ارز در بحران اقتصادی تاکید کرده است. غالبا اشاره می شود که هر یک از بحران های مهم مربوط به بازار سرمایه بین المللی از سال 1994 به نوعی درگیر کشورهایی با سیستم های نرخ ارز کاملا ثابت بوده است.

2 چالش اقتصادهای نوظهور بازار این است که مدیریت سیاست نرخ ارز فراتر از محدوده پارامترهای سنتی است که ما استفاده می شود - یعنی ابزار, اهداف, مکانیسم انتقال و تورم خروجی تجارت کردن. سیاست گذاران امروزه با یک محیط بازار مالی پیچیده تر و فهیم مواجه; یکی از مواردی که یکپارچگی و کارایی چارچوب سیاست نرخ ارز نه تنها از اعتبار و صحت تصمیم گیری در بانک مرکزی بلکه از طیف وسیعی از سیاست های حمایتی و عوامل نهادی در اقتصاد ناشی می شود.

3 در مداخله امروز من می خواهم به برخی از این چالش ها برای اقتصادهای بازار نوظهور بپردازم و سیاست های مختلف حمایت کننده و زیرساخت هایی را که در تقویت اثربخشی بانک مرکزی در مدیریت سیاست های نرخ ارز ضروری است شناسایی کنم.

چالش های سیاست نرخ ارز

4 چالش هایی که توسط اقتصادهای بازار در حال ظهور مواجه چیست? بگذارید سه مورد اصلی را شناسایی کنم. اول اینکه اقتصادها باید با افزایش نوسانات در بازارهای مالی و ارزی بین المللی کنار بیایند. نگرانی ویژه تمایل به نرخ ارز جی 3 برای دوره های طولانی عدم انطباق و سپس اصلاحات ناگهانی است. چنین رفتاری از نرخ ارز می تواند باعث شوک های عمده مثبت و منفی به اقتصادهای بازار نوظهور شود.

5 قبل از بحران مالی اسیا, ارزهای اکثر کشورهای بازار نوظهور در اسیا به درجات مختلف به دلار متصل بودند. تضعیف دلار پس از توافق پلازا در سال 1985 منجر به شرایطی شد که برای رشد صادرات اقتصادهای نوظهور بازار در اسیا مساعد بود. تا اواسط سال 1995 ارتباط نزدیک بین برخی از ارزهای اسیا و دلار به اقتصادها کمک کرد چراکه نرخ ارز در سال 1985 ضعیف شد. در عین حال قدردانی از Y یک شوک مثبت برای اقتصادهای اسیایی بود. سرمایهگذاریهای مستقیم خارجی ژاپن به این منطقه افزایش یافت چراکه شرکتهای ژاپنی در جستجوی هزینههای پایینتر تولید خود را به خارج از کشور منتقل کردند و به رشد صادرات قوی دامن زدند و به رونق سرمایهگذاری در اقتصادهای نوظهور بازار کمک کردند.

6 از اواسط سال 1995 دلار به شدت در برابر Y تقویت شد. این به نوبه خود منجر به قدردانی بسیاری از ارزهای اسیایی به ویژه بات شد. رقابت صادرات کشورهای اسیایی در زمانی شروع به فرسایش کرد که بازارهای غربی در حال تضعیف بودند. این به بدتر شدن موقعیت حساب جاری خود کمک کرد که این اقتصادها را در معرض تغییر در احساسات سرمایه گذاران قرار داد. جای تعجب نیست که ارزهای این کشورها تحت حملات سوداگرانه ای قرار گرفتند که منجر به بحران مالی اسیا شد.

7 اخیرا نگرانی ها دوباره مطرح شده است که جنبش های شدید در Y ممکن است بر ثبات مالی و اقتصاد منطقه تاثیر بگذارد. در حالی که اقتصادهای ژاپنی در حال حاضر در موقعیت بسیار قوی تری قرار دارند - از جمله اتخاذ سیستم های انعطاف پذیرتر نرخ ارز - این یک عامل خطر اضافی است در زمانی که کشورها مجبور به سازگاری با رکود شدید تقاضای خارجی هستند.

8 عامل دوم که رفتار سیاست نرخ ارز را پیچیده کرده است ظهور یک بازار مالی جهانی به طور فزاینده ای بدون مرز و یکپارچه است . پیشرفت های سریع در ارتباطات از راه دور و فناوری اطلاعات هزینه های تراکنش در بازارهای مالی را به طرز چشمگیری کاهش داده و همچنین زمان واکنش شرکت کنندگان در بازار را به شدت کاهش داده است.

9 افزایش سرعت و کارایی امور مالی بین المللی همراه با عوامل دیگر به نوبه خود باعث افزایش چشمگیر حجم و تحرک جریان های سرمایه شده است. به ویژه کاهش هزینه های معاملات با پیشرفت در ارتباطات از راه دور تسهیل می شود و سرمایه گذاران در کشورهای صنعتی را قادر می سازد تا جستجوی خود را برای بازده بالاتر فراتر از مرزهای ملی گسترش دهند. تلاش های مدیران نهادی برای دستیابی به تنوع بیشتر اوراق بهادار با افزایش مواجهه با بازارهای نوظهور نیز محرک مهمی برای ورود به بازارهای نوظهور فراهم کرد. در همان زمان بسیاری از بازارهای نوظهور حساب های سرمایه خود را لیبرالیزه کردند تا جریان سرمایه خصوصی را تسهیل کنند.

10 سود حاصل از ادغام در بازار سرمایه جهانی بدون هزینه حاصل نمی شود. به ویژه افزایش تحرک سرمایه و حجم بیشتر جریانهای سرمایه به ویژه جریانهای خصوصی نیز پتانسیل برگشتهای بزرگ و ناگهانی در چنین جریانهایی را ایجاد کرده است. تمایل برای سرمایه به عجله در داخل و خارج منتسب در بخشی به نقش انتظارات است که می تواند به غرایز گله داری غیر منطقی از سرمایه گذاران منجر شود. برای مثال در طول یک بحران سرمایه گذاران ممکن است تغییر تمرکز خود را از ارزیابی وضعیت در کشور به ارزیابی رفتار دیگر سرمایه گذاران منجر به وحشت خروج وجوه. یکی از دلایل مهم این رفتار تمایل سرمایه گذاران به اتخاذ قوانین معیار و تجارت مشترک است. این امر موجب تقویت اسیب پذیری ترازنامه اقتصادهای نوظهور و افزایش اسیب پذیری در برابر بحران های مالی شده است.

11 سوم, ظهور موسسات مالی جدید و محصولات بیشتر پیچیده رفتار سیاست نرخ ارز. این موارد شامل ظهور سرمایه گذاران بزرگ نهادی و صندوق های تامینی به ویژه صندوق های تامینی کلان است که تا کنون حاضرند هرگونه عدم کارایی درک شده در بازارها ناشی از تفاوت در رژیم های نظارتی یا خطاهای سیاست را داوری کنند. مهندسی مالی ابتکاری مجموعه گسترده ای از محصولات مالی ترکیبی پیچیده را ایجاد کرده است. در حالی که این محصولات ممکن است فرصتی را برای شرکت ها و موسسات مالی فراهم کنند تا ریسک را کاهش دهند اما همچنین ابزارهایی را برای دلالان فراهم می کنند تا در برابر ارزهای ملی قرار بگیرند. فعالان بازار و مقامات نظارتی باید ویژگی های ریسک خود را به ویژه در مواردی از پریشانی شدید بازار درک کنند.

12 علاوه بر چالش های فوق انجام سیاست های نرخ ارز در اقتصادهای نوظهور نیز به دلیل عدم وجود زیرساخت های مالی موثر دشوارتر شده است. سیستم های مالی داخلی در بازارهای نوظهور تحت سلطه بانک ها قرار دارند در حالی که بازارهای سرمایه به طور کلی توسعه نیافته اند. این امر منجر به اتکای بیش از حد شرکت های داخلی به وام های بانکی در گذشته شده است که این امر باعث شده است که این شرکت ها در معرض نقدینگی یا بحران اعتباری قرار بگیرند.

13 برخی از کشورهای بازار نوظهور نیز با مشکل "گناه اصلی" محدود شده اند. این وضعیتی است که کشورها وام گرفتن در خارج از کشور یا وام گرفتن طولانی مدت با ارزهای خود را دشوار می دانند. در نتیجه, شکنندگی مالی ناشی میشود چرا که سرمایه گذاری های داخلی خواهد شد یا یک ارز یا عدم تطابق بلوغ دارند. یک بدهی بزرگ با ارز خارجی محدودیت های شدیدی را در سیاست نرخ ارز ایجاد می کند. به خصوص, انعطاف پذیری بانک مرکزی برای تنظیم یک ارز بیش از ارزش خواهد بود با تاثیر محدود است که چنین کاهش ارزش را در ارزش بدهی های خارجی و قابلیت سرویس دهی بدهی از شرکت های داخلی.

هیچ رژیم ارزی واحدی برای همه کشورها یا در همه زمان ها مناسب نیست

14 بهترین رژیم نرخ ارز برای پاسخگویی به این چالش های اقتصادهای بازار نوظهور چیست? یک دوره پس از بحران زمانی که برخی از دیدگاه های بسیار قوی بیان شد که برای اقتصادهای کوچک باز, رژیم نرخ ارز تنها قابل دوام یکی از راه حل های گوشه ای بود. به این معنا که اقتصادهای باز یا باید ارزهای خود را از طریق یک تابلوی ارزی به یک ارز سخت ثابت کنند یا به طرف دیگر پیوستار بروند و به نیروهای بازار اجازه دهند ارزش ارزهای خود را به راحتی تعیین کنند. با این حال, نه نوشدارویی برای مشکلات مواجه شده با بازارهای نوظهور در اسیا است. در عوض من با جفری فرانکل موافقم که "هیچ رژیم ارزی واحدی برای همه کشورها یا در همه زمان ها مناسب نیست".

15 عیب اصلی شناور رایگان گرایش به نوسانات است که همیشه به دلیل اصول اقتصاد کلان نیست. این به ویژه در بازارهای نوظهور است که بازارهای ارز خارجی می توانند نسبتا نازک و تحت سلطه تعداد کمی از بازیکنان باشند. علاوه بر این, بازارهای مالی ممکن است عمیق و یا به اندازه کافی گسترده اجازه می دهد تا مصون سازی در یک هزینه معقول. علاوه بر این, با توجه به این است که تمایل برای نرخ ارز به بیش از ساقه وجود دارد, شناور رایگان می تواند برای یک اقتصاد باز کوچک پر هزینه, با اثرات همراه خود را در رقابت و موقعیت بدهی های خارجی.

16 چگونه در مورد یک میخ سخت ? در جهان از تحرک سرمایه جهانی, نرخ ارز ثابت دشوار است برای حفظ. علاوه بر این, تنها زمانی قابل دوام هستند که با انعطاف پذیری در بازارهای محصول و فاکتور پشتیبانی شوند, ذخایر بزرگ خارجی, و ترتیبات نهادی قوی. علاوه بر این, حمایت سیاسی کافی برای نظم و انضباط پولی مورد نیاز مورد نیاز است. تحت نرخ ثابت, هیچ جایی برای تنظیم در نرخ ارز واقعی از طریق تغییرات در نرخ ارز اسمی وجود دارد. بدین ترتیب, فشار از تنظیم باید در وسایل دیگر سقوط, مانند سطح قیمت های داخلی و هزینه ها و تغییرات در سطح فعالیت های اقتصادی و اشتغال. در عین حال بانک مرکزی باید توانایی خود را برای عمل به عنوان وام دهنده نهایی از دست بدهد و اجازه دهد که نرخ بهره توسط نیروهای بازار تعیین شود.

17 در مورد هنگ کنگ, بزرگ ذخایر ارز خارجی, انعطاف پذیری داخلی و یک زیرساخت مالی به خوبی توسعه یافته ساخته شده تابلوی ارز خود را هر دو قابل اجرا و معتبر. در کشورهای دیگر, نرخ ارز ثابت ممکن است نمی تواند قابل اجرا به عنوان جمعیت ممکن است مایل به تحمل نوسانات زیادی در خروجی و اشتغال که گاهی اوقات ممکن است لازم باشد و اقتصاد ممکن است قادر به مقاومت در برابر نوسانات در نرخ بهره, به خصوص اگر شرکت های داخلی بسیار قوی تر هستند.

18 تعدادی از کشورهای بازارهای نوظهور در اسیا از جمله کشورهایی که بیشتر تحت تاثیر بحران قرار گرفته اند اخیرا چارچوب هدفمند سازی تورم را اتخاذ کرده اند. به نظر من مزایای چنین سیستمی شفافیت هدف سیاستی و چارچوب مفهومی و نهادی ظریف است که زیربنای اجرای سیاست پولی است.

19اما برای کارکرد این نظام بانک مرکزی نیاز به حمایت سیاسی قوی دارد به ویژه هنگامی که بین ثبات قیمت و ثبات مالی یا نرخ ارز تضاد وجود داشته باشد. ما این تنش به تازگی در اندونزی را ببینید, کره و تایلند. علاوه بر این, بانک مرکزی باید ساخت تا قابلیت های تحلیلی مورد نیاز برای حمایت از تدوین سیاست های پولی. به ویژه باید به مشکلات پیش بینی تورم و عدم اطمینان در مورد مکانیسم انتقال سیاست پولی به ویژه برای اقتصادهای کوچک باز که به طور مداوم در معرض شوک های خارجی یا برون زا هستند پرداخته شود.

چه باید انجام شود?

20 من تعدادی از چالش ها و ضعف های موجود در اقتصادهای نوظهور بازار را در انجام سیاست های نرخ ارز شناسایی کرده ام و به طور خلاصه گزینه های مختلف در سیستم های نرخ ارز را در نظر گرفته ام. با این حال من می خواهم استدلال کنم که موضوع کلیدی پیش روی سیاست گذاران در پاسخ به چالش ها نه تنها در انتخاب خاص سیستم نرخ ارز بلکه در نهادها و سایر سیاست های زیربنای این امر نهفته است. به یک معنا, ما می تواند سیستم نرخ ارز به عنوان یک پوشش پولی بر پایه اقتصاد واقعی مشاهده. چالش های ناشی از پویایی و پویایی بازارهای مالی جهانی را نمی توان تنها با انتخاب عاقلانه رژیم نرخ ارز برطرف کرد. کشورها همچنین باید طیف گسترده ای از اقدامات ساختاری را برای تقویت پایه های نهادی اقتصاد در صورت تمایل به استفاده از مزایای بازارهای مالی جهانی بدون تسلیم شدن در برابر خطرات نزولی دنبال کنند.

21 اجازه دهید پنج حوزه وسیع را شناسایی کنم که اقتصادهای نوظهور باید کارهای بیشتری انجام دهند.

22 اولا ضروری است که کشورها سیاستهای صحیح و معتبر اقتصاد کلان را دنبال کنند تا از ایجاد عدم تعادل عمده کلان در اقتصاد جلوگیری شود. این امر باعث کاهش حساسیت خود به حملات سوداگرانه و نوسانات در جریان سرمایه با جلوگیری از عدم انطباق در ارزش پول خود می شود. در اینجا همچنین باید اهمیت هماهنگی سیاست های اقتصاد کلان در سازمان های مربوطه را برجسته کرد تا به ثبات در ترویج شرایط مساعد برای رشد پایدار اقتصاد دست یابد.

23 دوم اینکه برای اقتصادهای در حال ظهور ضروری است که انعطاف پذیری محصول و بازارهای عاملی خود را بهبود بخشند تا بتوانند با شوک های ناشی از نوسانات بازارهای ارز و نوسانات در شرایط تجارت در بازارهای جهانی محصولات سازگار شوند. این امر به ویژه برای اقتصادهای کوچک باز که وابسته به صادرات کالاها و خدمات هستند صادق است.

24 سوم اینکه برای اقتصادهای نوظهور بازار بسیار مهم است که سیستم های مالی خود را توسعه داده و تقویت کنند تا استحکام خود را در برابر شوک ها افزایش دهند. موسسات مالی به خوبی مدیریت شده که به شیوه های اعتباری صحیح پایبند هستند و پست های سرمایه قوی ایجاد کرده اند بهتر می توانند در برابر شوک های چرخه تجاری مقاومت کنند. علاوه بر این یک سیستم بانکی سالم و کارا همراه با بازارهای سرمایه عمیق و نقدینگی به واسطه گری کارا در جریان های مالی کمک می کند. این کمک خواهد کرد که جلوگیری از ظهور نقاط ضعف در سیستم مالی با به حداقل رساندن شیوه های وام دهی نادرست است که می تواند منجر به ساخت تا از اعمال نفوذ بیش از حد در بخش شرکت ها و قرار گرفتن در معرض استقراض خارجی. بازارهای عمیق و مایع نیز به جذب اثرات شوک های خارجی کمک می کنند و از سرریز خود به بقیه اقتصاد جلوگیری می کنند.

25 چهارم: کشورها باید قابلیتهای نظارتی و نظارتی خود را افزایش دهند تا با ابداعات مالی و پیچیدگی فزاینده فعالیتهای موسسات مالی و محصولات و خدمات جدید همگام شوند. رگولاتورها باید اطمینان حاصل کنند که موسسات مالی دارای سیستم های اعتباری و مدیریت ریسک مناسب هستند و به اندازه کافی برای ریسک های بازار و عملیاتی فراهم می کنند. این همچنین نشان می دهد که اصلاحات مالی باید به صورت کنترل شده و منظم مدیریت شود. کشورهایی که حساب سرمایه خود را به طور کامل لیبرالیزه نکرده اند باید این کار را با سرعتی متناسب با قدرت و کارایی سیستم های مالی خود انجام دهند. همزمان, تنظیم کننده نیاز به ساخت تا توانایی های خود را برای مقابله با نقش نظارت بزرگ.

26پنجم: سیاستگذاران باید افشاگری و شفافیت بیشتری را ترویج کنند . این امر به تقویت نظم و انضباط بازار و همچنین کاهش احتمال واکنش بیش از حد بازارها به دلیل کمبود اطلاعات یا عدم تقارن اطلاعات کمک می کند. افزایش شفافیت را می توان در چندین جبهه ایجاد کرد. این خدمات عبارتند از افزایش استانداردهای افشای بانک, بهبود حاکمیت شرکتی, فراهم کردن اطلاعات بیشتر در مورد چگونگی سیاست های دولت انجام می شود, و انتشار داده های اقتصادی و مالی در یک مد به موقع و به طور منظم.

تجربه سنگاپور

27 اجازه دهید چند کلمه در مورد چگونگی پاسخ سنگاپور به چالش های سیاست نرخ ارز بگویم. رژیم سیاست پولی ما مبتنی بر مدیریت نرخ ارز است که نشان دهنده درجه بالایی از باز بودن اقتصاد ما است. ما مسیری را برای نرخ ارز با وزن تجارت بر اساس انتظارات خود از چشم انداز میان مدت برای تولید و تورم تعیین کردیم. ما مجموعه ای از یک گروه در اطراف خط سیاست مرکزی. عرض باند توسط ارزیابی ما از نوسانات اساسی در بازار ارز تعیین می شود.

28 ما این رژیم نرخ ارز شناور مدیریت شده را با موفقیت نسبی از اواسط دهه 1980 از جمله در دوره بحران اتخاذ کرده ایم. در طول دو دهه گذشته ما موفق به دستیابی به رشد قوی با تورم پایین. نرخ تورم در سنگاپور حدود 2 درصد در سال بود در مقایسه با میانگین سازمان همکاری و توسعه اقتصادی 7 درصد. دلار سنگاپور با وزن تجاری نیز در یک مسیر قدردانی نسبتا پایدار بوده است.

29 این رژیم نرخ ارز از سه طریق به نفع سنگاپور بوده است. اول اینکه استفاده از یک سبد با وزن تجاری به ما این امکان را داده است که اثرات ناهماهنگی های بزرگ بین ارزهای جی 3 را کاهش دهیم. دومین, گروه نامعلومی ما با درجه بیشتری از انعطاف پذیری در مدیریت نرخ ارز اعطا. به ویژه در طول دوره اخیر از استرس ما قادر به گسترش سیاست های ما باند به عنوان نوسانات در بازارهای ارز افزایش یافته است. سوم, بررسی دوره ای از برابری مرکزی ما را قادر به جلوگیری از بی نظمی عمده ای از ارز در پاسخ به تغییر اصول اقتصادی.

30 تجربه سنگاپور پیام کلیدی امروز من را نشان می دهد که سیاست نرخ ارز در خلا عمل نمی کند. این باید در چارچوبی از سیاست های اقتصاد کلان و اقتصاد خرد سازگار عمل کند و توسط نهادهای اقتصادی قوی پشتیبانی شود. در سنگاپور سیاستهای مالی محتاطانه نیاز به تامین مالی دولت را برطرف کرده و به دولت اجازه داده است تا بر وظیفه اصلی خود برای حفظ ثبات قیمت تمرکز کند. در عین حال ماس اعتبار قابل توجهی در بازار ایجاد کرده است که از طریق سابقه خود در اجرای یک سیاست پولی حاصل شده است که تورم پایین و رشد اقتصادی پایدار را در یک دوره طولانی به همراه داشته است. ذخایر بزرگ خارجی ما و سیاست کلان احتیاطی محدود کردن گسترش اعتبار به افراد غیر مقیم نیز حملات سوداگرانه به دلار سنگاپور دلسرد. بخش دولتی در سنگاپور هیچ بدهی خارجی, در حالی که بانک ها و شرکت ها به طور کلی از خارج از کشور در ارزهای خارجی با توجه به نرخ بهره پایین داخلی قرض گرفته نشده.

31 با این وجود, برای همگام شدن با تغییرات سریع در بازارهای مالی جهانی, ما در سال 1997 یک بررسی استراتژیک از سیاست های بخش مالی خود انجام دادیم. این منجر به اقدامات برای توسعه بازار اوراق قرضه, صنعت مدیریت دارایی, و صنعت بیمه. این امر همچنین منجر به بررسی عمده چارچوب نظارتی برای کل بخش مالی از جمله بررسی اساسی سیاست های نظارتی و نظارتی ما برای بانک ها شده است. اقدامات اجرا شده است به لیبرال بخش بانکی, تقویت حاکمیت شرکتی و بالا بردن استانداردهای افشای بانک های محلی, و تغییر رژیم نظارت ما از یک اندازه متناسب با تمام مقررات به نظارت مبتنی بر ریسک. برای ترویج توسعه بازار سرمایه گام هایی در جهت توسعه بازار اوراق قرضه اس اس اس برداشته ایم تا منحنی بازده معیار ایجاد شود. ما همچنین سیاست خود را در مورد محدودیت اعتبارات به افراد غیر مقیم لیبرالیزه کرده ایم تا به سرمایه گذاران خارجی اجازه دهیم اوراق قرضه دلار سنگاپور صادر کنند و سرمایه گذاری دلار سنگاپور خود را با بودجه داخلی تامین کنند. از طریق این اقدامات, ما امیدواریم که به پرورش توسعه یک سیستم مالی متنوع تر و قوی.

32 در نهایت ما در دو سال گذشته تلاش زیادی برای بهبود شفافیت چارچوب سیاست پولی ما انجام داده ایم. به خصوص, ما داده های بیشتر فراهم کرده اند و قابل ملاحظه ای جریان اطلاعات به بازار و عمومی از طریق نشریات و وب سایت اینترنتی ما با توجه به تجزیه و تحلیل و دیدگاه های ما در تحولات و چشم انداز اقتصاد و بازارهای مالی افزایش یافته است. جدیدترین ابتکار تصمیم اخیر برای انتشار بیانیه سیاست پولی بلافاصله پس از بررسی نیمه سالانه سیاست نرخ ارز است.

نتیجه گیری

سیاست و مدیریت نرخ ارز 33 در پیچیدگی در این جهان به طور فزاینده ای بدون مرز و یکپارچه افزایش یافته است. چالش همه بازوهای سیاست نه فقط بانک مرکزی برای ایجاد اعتبار سیاست و ساختارهای نهادی قوی در همه زمینه های اقتصاد است. این, همراه با لیبرالیزاسیون دقیق حساب سرمایه, کشورهای در حال ظهور را قادر می سازد تا از مزایای ادغام با اقتصاد جهانی بهره مند شوند.

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.