تجزیه و تحلیل نقطه سر به سر: بهبود خط پایین شما

  • 2021-12-3

خدماتی که ارائه می‌دهید یا محصولاتی که می‌فروشید مهم هستند، اما قیمت‌گذاری صحیح و مدیریت مالی آن چیزی است که کسب‌وکار شما را سودآور می‌کند. بسیار مهم است که بدانید مقداری که از نظر مالی برای ادامه کسب و کارتان لازم است را بدانید، سپس فراتر از این نقطه شروع به کسب سود کنید.

تجزیه و تحلیل نقطه سر به سر مسلما یکی از حیاتی ترین کارکردها برای هر کسب و کاری است. نقطه سر به سر شما جایی است که در آن هیچ سودی کسب نمی کنید، اما متحمل ضرر هم نمی شوید. جایی است که شما مخارج خود را پوشش می دهید اما به سود صفر می رسید.

نقطه سربه سر شما هدفی را در اختیار شما قرار می دهد که به شما می گوید برای پوشش هزینه ها به چه مقدار پول نقد نیاز دارید. به این ترتیب، تجزیه و تحلیل سربه سر یک محاسبه اساسی در سودآوری کسب و کار شما است. بدون آن، شما کور تیراندازی می کنید، و هرگز واقعا نمی دانید که اهداف مالی مهم شما چیست. با این حال، با آن، شما اهداف جامعی دارید که می تواند به شما کمک کند تعیین کنید چه چیزی از نظر قیمت گذاری و استراتژی های مالی باید تغییر کند.

اگر صاحب کسب و کار کوچکی هستید، ضروری است که نقطه سربه سر خود را درک کنید، زیرا این معیار مالی محاسبه تعیین کننده در درک سود و زیان است. اگر هزینه‌های خود را پوشش نمی‌دهید، مهم نیست که چقدر درآمد دارید. شما هنوز در حال از دست دادن پول هستید

برای تعیین نقطه سربه سر خود از کجا شروع می کنید؟

قبل از اینکه بتوانید نقطه سربه سر خود را بدانید، باید هزینه های خود را کنترل کنید. هزینه های ثابت و متغیر هر دو در معادله نقش دارند، و از آنجایی که مطمئناً برای هر دو به صورت ماهانه پرداخت می کنید، باید مطمئن شوید که آنها را در تحلیل خود لحاظ می کنید.

درک هزینه های ثابت

هزینه های ثابت دقیقاً همین است -- ثابت است. وقتی حجم فروش شما در نوسان است، آنها تغییر نمی کنند. آنها مبالغی را تعیین می‌کنند که سررسید آن به طور منظم، معمولاً ماهانه، و معمولاً تنها زمانی تغییر می‌کنند که قرارداد دوباره مذاکره شود یا افزایش سالانه برنامه‌ریزی‌شده رخ دهد.

هزینه های ثابت رایج عبارتند از:

  • اجاره
  • معافیت حقوق کارکنان
  • بیمه

درک هزینه های متغیر

هزینه های متغیر دقیقا برعکس هزینه های ثابت شما هستند. این هزینه ها با افزایش یا کاهش حجم فروش شما تغییر می کنند.

مثال ها ممکن است شامل موارد زیر باشد:

  • حقوق ساعتی کارکنان
  • کمیسیون ها
  • مواد

چگونه قیمت گذاری روی نتیجه شما تأثیر می گذارد

قیمت گذاری محصول یا خدمات کسب و کار شما می تواند خط پایین شما را ایجاد یا از بین ببرد. وقتی صحبت از قیمت گذاری می شود ، برای رهبران مشاغل کوچک و متوسط غیر معمول نیست که اهمیت وقت را برای فهمیدن مدل قیمت گذاری مناسب از دست ندهند. شما باید در مورد اهمیت قیمت گذاری برای سودآوری تجارت خود روشن باشید.

ردیابی و حسابداری برای هزینه های انجام کار بسیار ساده تر از آنچه انجام شده است ، به ویژه اگر از ابزاری استفاده نمی کنید که می تواند به شما در به حداکثر رساندن مدل قیمت گذاری خود کمک کند و از هر جنبه ای از تجارت خود استفاده کنید.

اگر شما تجزیه و تحلیل مناسب را انجام نمی دهید ، ممکن است مانند دیوانه بفروشید اما هنوز هزینه های خود را پوشش نمی دهید. هنگامی که نکته شکست خود را درک می کنید ، این باید شما را قادر سازد که بدانید که باید حداقل خدمات X یا محصولات X را بفروشید تا یکنواخت باشد. از آنجا ، شما قادر خواهید بود نحوه تنظیم استراتژی های قیمت گذاری خود را تعیین کنید تا بتوانید سود کسب کنید.

فرمول شکستن چیست؟

شکستن حتی = هزینه های ثابت / (قیمت فروش - کل هزینه های متغیر در هر واحد)

اگر فرمول های ریاضی باعث می شود که بخواهید فرار کنید و پنهان شوید ، محکم نگه دارید! این واقعاً ترسناک نیست و با توجه به ماهیت اساسی این فرمول ، زیرا مربوط به بیانیه های سود و زیان شما است ، می خواهید با ما در ارتباط باشید.

بیایید به یک مثال ساده نگاه کنیم.

شما شرکتی به نام ABC Ltd را اداره می کنید. شرکت شما برنامه ای را ایجاد کرده است که به راحتی فضای پارکینگ را پیدا می کند تا مشتریان شما هر بار که وارد یک پارکینگ می شوند ، در محافل رانندگی کنند.

شما تمام هزینه های ثابت خود را به شرح زیر مشخص کرده اید:

  • اجاره ماهانه = 3000 دلار
  • حقوق اجرایی ماهانه = 37،000 دلار

هزینه کل دارایی های ثابت شما = 40،000 دلار

شما عناصر مرتبط با هزینه های متغیر خود را به شرح زیر شناسایی کرده اید:

  • هزینه فناوری
  • کار یدی
  • کمیسیون های فروش

در کل ، شما هزینه های متغیر خود را با قیمت 0. 50 دلار در هر واحد محاسبه کرده اید و برنامه را با قیمت 3. 00 دلار به مصرف کنندگان می فروشید.

با استفاده از مثال فوق ، همراه با فرمول شکست ، نقطه شکست شما به شرح زیر است:

40،000 دلار هزینه کل دارایی های ثابت / (3. 00 دلار برای هر واحد قیمت - 0. 50 دلار هزینه متغیر برای هر واحد) = 16000 واحد (یا برنامه ها ، در این حالت) برای شکستن یکنواخت.

چگونه اعداد تفاوت ایجاد می کنند

وقتی صحبت از سود و زیان می شود ، همه چیز مهم است. با استفاده از مثال فوق ، حتی اگر 16000 واحد فروخته باشید ، می شکنید. اگر 16001 واحد فروخته اید ، شروع به سودآوری می کنید. از طرف دیگر ، اگر قیمت خود را افزایش دادید ، برای رسیدن به همان نتیجه شکست یکسان باید برنامه های کمتری بفروشید. از طرف دیگر ، اگر برنامه خود را با قیمت 0. 99 دلار در یک فروشگاه App می فروشید ، باید فقط 81،633 واحد بفروشید. همانطور که مشاهده می کنید ، چند دلار می تواند وقتی زمان فشار آوردن محصول شما و تبدیل قرمز به سیاه در بیانیه های بودجه و ترازنامه های خود ، تغییر زیادی ایجاد کند.

هنگامی که درک کردید که چگونه هزینه های ثابت و هزینه های متغیر شما برای هر واحد بر خط پایین شما تأثیر می گذارد ، می توانید در تلاش های پیش بینی و بودجه خود از این اطلاعات استفاده کنید.

با توجه به نقطه شکست خود ، شما می توانید مدل قیمت گذاری خود را بر این اساس اصلاح کنید تا اطمینان حاصل کنید که نه تنها حتی در حال شکستن هستید ، بلکه به سود خود می پردازید و چشم انداز سالهای موفق تر در تجارت را تحقق می بخشید. این ساده ترین روش برای تعیین تعدادی از عوامل نسبت به موفقیت آینده شرکت شما و بهینه سازی قیمت گذاری و استراتژی های مالی است.

استراتژی های قیمت گذاری

وقتی می دانید که حتی نقطه شکست شما چیست ، می توانید در مورد استراتژی های قیمت گذاری بلند مدت بحث و نهایی کنید. شما می توانید نوسانات پیش بینی شده در بازار را در نظر بگیرید ، بنابراین اگر انتظار می رود صنعت شما دارای جنجال و جریان باشد ، بهتر آماده شوید. اگرچه عقب نشینی 20/20 است ، رویکردهای واکنشی به ندرت در دنیای تجارت مثبت هستند. شما می خواهید پیشگیرانه باشید و حتی اطلاعات دانش لازم را به شما می دهد ، بنابراین می توانید قبل از برخورد با رکودهای غیر منتظره ، تصمیمات مثبتی بگیرید.

استراتژی های مالی

اگر نمی دانید که حتی در چه زمانی شکستن می کنید ، چه موقع نیاز به افزایش فروش خواهید داشت؟به طور طبیعی شما می خواهید تا حد امکان بفروشید ، اما اگر فقط روی فروش متمرکز هستید و خط اصلی خود را نمی دانید ، به احتمال زیاد تجارت شما سودآور نخواهد بود.

تجزیه و تحلیل یکنواخت و شکستگی محکم به شما می گوید وقتی نیاز به افزایش قیمت دارید تا حاشیه سود شما میوه های تلاش شما را برگرداند. همچنین به شما می گوید که در کجا باید هزینه ها را کاهش داده و هزینه ها را کاهش دهید. به عنوان مثال ، این تجزیه و تحلیل ممکن است به شما کمک کند تا تعیین کنید که باید بدهی های تحمل بهره را کاهش دهید یا به دنبال اقدامات کاهش هزینه ای باشید که با قیمت کمتری به شما کیفیت یکسان را می دهد. شاید شما نیاز دارید که در کار ساعتی دوباره مقیاس بندی کنید یا تعداد ماشینهایی را که در زمان خاصی کار می کنید کاهش دهید. تا زمانی که شماره ها را تجزیه و تحلیل نکنید ، هیچ یک از این موارد را نمی دانید.

تعیین نقطه سودآوری

آیا درآمد کافی را برای تأمین هزینه های مورد نیاز برای پرداخت هزینه به دست می آورید؟آیا محصولات یا خدمات شما سودآور هستند ، یا خود را با ضرر می فروشید؟پاسخ این سؤالات می تواند به معنای تفاوت بین زنده ماندن و رونق باشد. شما برای خارج شدن از کار به کار خود وارد کار نشده اید ، بنابراین این حس کامل است که می خواهید در نقاط سودآوری خود احساس اطمینان کنید.

شما باید حتماً نکته شکست خود را درک کنید و بتوانید تصمیم به داده محور بگیرید تا تجارت شما سودآور باشد. در اینجا در Growthforce ، ما به شما کمک می کنیم تا KPI ها (شاخص های کلیدی عملکرد) تجارت خود را درک کرده و یک استراتژی برای سودآوری و رشد تهیه کنید. از این گذشته ، این همان کاری است که ما انجام می دهیم.

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.