گزینه های خروج برای استارتاپ ها و سرمایه گذاران آنها برای سالها نسبتاً ساده بودند - شرکت ها می توانند عمومی شوند یا به دست بیایند. اکنون منوی گزینه های ممکن به طور قابل توجهی گسترش یافته است ، زیرا لیست های مستقیم و Spac نیز به مسیرهای آزمایش شده و اثبات شده به بازارهای عمومی تبدیل شده اند.
همه این گزینه ها پیچیدگی را برای بنیانگذاران و سرمایه گذاران و پیامدهای ظریف برای ارزیابی ، رقیق کردن سهام ، نقدینگی و موارد دیگر اضافه می کند. بنابراین ما مسیرهای خروجی موجود را برای بنیانگذاران و همچنین پیامدهای منحصر به فرد برای هر گزینه تشریح می کنیم.
اما برای شروع ، نمودار زیر نحوه مقایسه چهار گزینه اصلی را نشان می دهد. ما دینامیک پشت هر یک را توضیح خواهیم داد.
IPO های سنتی
IPO یا پیشنهاد عمومی اولیه قدیمی ترین گزینه سنتی برای "عمومی شدن" است. این شرکت شامل یک شرکت صدور سهام جدید به عنوان راهی برای جمع آوری سرمایه جدید و گاهی فروش سهام موجود از بنیانگذاران ، سرمایه گذاران و سایر سهامداران در بازارهای عمومی است.
نحوه عملکرد آن: در یک IPO ، یک شرکت یک شرکت کننده یا یک بانک سرمایه گذاری را انتخاب می کند که در طول این روند با آن کار خواهد کرد. این شرکت کننده به شرکت کمک می کند تا مواد سرمایه گذار را تهیه کند ، پرونده های اصلی SEC را تهیه کند ، تاریخ ارائه را انتخاب کند و تجزیه و تحلیل مالی را برای ارزیابی اولیه و اندازه پیشنهاد ارائه دهد. شرکت و شرکت کننده در کنار هم به یک "جاده" می روند و در آنجا با سرمایه گذاران بزرگ نهادی ملاقات می کنند تا این معامله را به بازار عرضه کنند. در این دوره ، این شرکت به سؤالات سرمایه گذار پاسخ خواهد داد و ضمن ایجاد کتاب سفارش بر اساس تقاضای سرمایه گذار. سرانجام ، شرکت و شرکت کنندگان در ارائه قیمت و تخصیص نهایی بر اساس سطح تقاضا برای معامله تعیین می کنند. بخش مهمی از معامله تخصیص است که در آن شرکت و شرکت کنندگان در مورد اینکه هر سرمایه گذار از این پیشنهاد چقدر دریافت می کند تصمیم می گیرند. این مرحله بسیار مهم است زیرا به شرکت کمک می کند تا پایگاه سرمایه گذار بلند مدت خود را ایجاد کند. روز پس از اتمام IPO ، سهام باز می شود و تجارت آزادانه در بورس عمومی (به طور معمول NYSE یا NASDAQ) آغاز می شود.
روند آن چگونه است: به دلیل کاهش تعداد معاملات در سال و همچنین کاهش میانگین درصد شناور (مقدار سهام شرکت ارائه شده در IPO) در دوره ای با (نسبتا) کمتر IPO بوده ایم. تعداد IPOهای ایالات متحده طی دو دهه گذشته به طور قابل توجهی کاهش یافته است، از حدود 300 در سال از 1980-2000 به حدود 108 در سال از 2000-2016، تا حدی به دلیل خصوصی ماندن شرکت ها (از جمله "شبه IPO").
با این حال، اخیراً شاهد معکوس شدن این روند هستیم - در سال 2020، 172 IPO در ایالات متحده وجود داشت که SPAC نبودند (شرکت های خرید با هدف خاص، گزینه ای که در ادامه به آن خواهیم پرداخت). ما انتظار داریم که این افزایش در عرضه های اولیه با توجه به حجم عظیم و رو به رشد شرکت های خصوصی به اضافه 1 میلیارد دلار ادامه یابد. در حال حاضر بیش از 700 تک شاخ وجود دارد~2. 2 تریلیون دلار ارزش در سطح جهان.
در همین حال، شناورهای موجود کم میمانند و با افزایش استاندارد شرکتهایی که به بازار میآیند، کاهش یافته است - شرکتهای قویتر تمایل کمتری به جذب پول نقد دارند و میتوانند این کار را با قیمت بالاتر انجام دهند. از آنجایی که کمتر از هر شرکت در هر پیشنهاد خاص فروخته می شود، رقابت بین سرمایه گذاران نهادی برای تخصیص محدود افزایش می یابد و قیمت پیشنهادات آنها را برای همه بالا می برد.
کمبود عرضه زمانی تشدید میشود که نقدینگی محدود موجود در روز اول معاملات را در نظر بگیرید. فقط یک زیر مجموعه کوچک (~20٪ از معامله به صندوقهای تامینی کوچکی اختصاص مییابد که انتظار میرود سهام را "تغییر" کنند (یعنی مایل به فروش در روز اول هستند، برخلاف اکثریت تخصیص که به دارندگان بلندمدت میرسد). برای معاملات داغ، این عدم تعادل بین عرضه محدود و تقاضای قوی از سوی سرمایهگذاران نهادی با تخصیص برآورده نشده، به معاملات روز اول «پاپ» کمک میکند. معاملات داغ همچنین تمایل قابل توجهی را از سوی سرمایه گذاران خرد به خود جلب می کند، و به پاپ یک روزه می افزاید.(شرکای ما اسکات کوپور و الکس رامپل دینامیک و داده های IPO های اخیر را اینجا و اینجا تجزیه و تحلیل کرده اند.)
IPO به طور کلی یکی از نتایج خروج با قیمت بالاتر هنگام فاکتورسازی در قیمت معاملات (قیمت شرکت در آن شرکت سهام) و همچنین تجارت افتتاح (اولین تجارت در بازار آزاد) است. بخشی از این امر به دلیل کیفیت فرض شده است-سرمایه گذاران IPO به دنبال شرکت های باکیفیت هستند که به نظر می رسد نتایج عملیاتی نزدیک مدت را به ظاهر قابل پیش بینی با بالقوه بالقوه صعودی برای بازده محرک تعادل دهید. این نشان می دهد مشخصات نامزد معمولی قوی تر برای IPO در مقایسه با شرکت هایی که ممکن است مجبور شوند (به جای انتخاب) گزینه های خروجی دیگری مانند Spac را دنبال کنند
منظور از راه اندازی ها ، بنیانگذاران و سرمایه گذاران چیست: در یک بازار IPO با فناوری داغ که در آن معاملات مطلوب به طور گسترده ای از این طریق مشترک است ، پس از ایجاد IPO تقاضای شدید تری ایجاد می کند که باعث افزایش قیمت گذاری برای معاملات بعدی می شود. به این ترتیب ، بازار داغ به خودی خود به یک راننده ارزیابی تبدیل می شود - این ، همراه با کمبود عرضه و کیفیت بالای شرکت ها که در حال رفتن به عموم هستند ، به عملکرد قوی قیمت گذاری که برای IPO های برتر فناوری دیده ایم ، کمک می کند.(اطلاعات بیشتر در مورد راهنمایی برای مدیران عامل در اینجا.)
در اینجا چگونه این شرکت ها را برای شرکت ها ارائه می دهد: وقتی یک شرکت به جاده ای می رود تا IPO خود را به سرمایه گذاران برساند ، آنها با محدوده تشکیل پرونده اولیه ، به طور معمول در A قرار می گیرند.~15 ٪ تخفیف ارزش گذاری به چند برابر معاملات همسالان خود. این تخفیف برای جذب سرمایه گذاران در IPO استفاده می شود. یک بازار قوی با تقاضای سرمایه گذار زیادی می تواند منجر به مجدداً صادرکننده در دوره بازاریابی با دامنه اصلاح شده به سمت بالا شود. برای یک معامله داغ ، قیمت گذاری نهایی حتی بالاتر از آن سطح ممکن است مورد ضرب و شتم قرار گیرد. وقتی این اتفاق می افتد ،~تخفیف ارزش گذاری 15 ٪ به طور مؤثر از بین می رود. از سال 2019 ، میانگین قیمت IPO Tech Enterprise از نقطه میانی محدوده اولیه به قیمت نهایی IPO 18 ٪ افزایش یافته است.[منبع: CAP IQ]
The Takeaway: IPOS همچنان گزینه ای جذاب خواهد بود ، به خصوص در بازارهای داغ ، برای شرکت های جامد (و همچنین برای سرمایه گذاران که به دنبال رانندگی پس از IPO هستند). تقاضا تمایل به افزایش قیمت های بالاتر دارد.
فضا
SPAC ها (شرکت های خرید ویژه یا شرکت های "چک خالی") در اواخر سال 2020 و اوایل سال 2021 به عنوان گزینه جایگزین برای مشاغل تحت حمایت سرمایه گذاری محبوبیت زیادی پیدا کردند.
نحوه عملکرد آن: عمومی شدن از طریق یک SPAC شامل یک فرآیند دو مرحله ای است که در آن حامیان مالی SPAC (سرمایه گذاران) یک نهاد با چک عمومی را ایجاد می کنند و آن را با یک شرکت هدف خصوصی موجود ترکیب می کنند تا شرکت هدف را عمومی کند. SPAC (که قبلاً پس از جمع آوری پول زیادی معامله می شد) و شرکت هدف در مورد ارزیابی قبل از پول توافق می کند. پول نشسته در Spac به "پول جمع آوری شده" تبدیل می شود ، به طور معمول یک لوله (سرمایه گذاری خصوصی در حقوق صاحبان سهام عمومی ، جمع آوری کمک های مالی بیشتر) که در همان زمان انجام می شود. معاملات لوله اغلب در معاملات Spac انجام می شود تا (i) سرمایه بیشتری را برای افزایش حامیان مالی برای دستیابی به شرکت های بزرگتر که قرار است آماده باشند ، انجام دهند.(ب) ایجاد یک پایگاه سرمایه گذار نهادی با سرمایه گذاران که اسپانسر معتقد است دارندگان بلند مدت سهام شرکت خواهند بود. و (iii) اعتبار از سرمایه گذاران هم از نظر قیمت و هم در کیفیت هدف دریافت کنید. سرمایه گذاران لوله سرمایه گذاران بزرگ خصوصی مانند صندوق های متقابل و صندوق های تامینی هستند و از خرید سهام شرکت با قیمت تخفیف بهره مند می شوند.
چگونه این روند: در سال 2020 ، کل سرمایه جمع آوری شده توسط Spacs 50 ٪ از کل بازار IPO را نشان می دهد ، با سه ماهه اول سال 2021 شماره 2020 را گرفت.[منبع: مورگان استنلی ECM و داشبورد هفتگی Liontree]
زمان یک SPAC تغییر کرده است: به طور متوسط از آن استفاده می کرد~3. 5 ماه برای به دست آوردن SEC و تأیید سهامدار پس از اعلامیه ادغام SPAC برای بسته شدن. این جدول زمانی در حدود دو ماه دیگر افزایش یافته است ، در درجه اول به دلیل افزایش نظارت توسط SEC در مورد چگونگی حساب کردن Spacs برای ضمانت نامه ها و استفاده از اظهارات آینده نگر.
منظور از راه اندازی ها ، بنیانگذاران و سرمایه گذاران چیست: در حالی که Spac ها به عنوان گزینه خروج رشد کرده اند ، هزینه مؤثر و رقیق مالکیت یک SPAC بسیار بیشتر از موارد IPO سنتی است. این بیشتر به دلیل انتقال ارزش مستقیم از سهامداران موجود به حامیان مالی SPAC و سهامداران در قالب است:
- حامی مالی ("هزینه Finder"): به طور معمول 15 ٪ تا 20 ٪ از اندازه SPAC
- ضمانت نامه های حامی: توسط اسپانسر برای مبلغ اسمی خریداری شده است
- ضمانت سهامدار SPAC: "شیرین کننده" با سهام خریداری شده در SPAC IPO دریافت شده است
علاوه بر این ، هزینه های معاملات بیشتر است ، زیرا به بانکداران پرداخت می شود تا Spac را عمومی کنند ، ادغام را اداره کنند و همچنین لوله را بالا ببرند. همه این موارد باعث می شود که Spac ها گزینه ای گران تر برای استارتاپ ها نسبت به IPO های سنتی یا لیست مستقیم (که در مورد آنها در مورد بعدی بحث خواهیم کرد) باشد.
این امر به احتمال زیاد به دلیل ساختار اساسی ترویج اسپانسر و تخفیف ارزیابی مرتبط با شرکتهای کمتر ارائه شده ، چنین خواهد بود.
افزایش زمان لازم برای عمومی شدن از طریق یک SPAC ، همچنین فشار بیشتری را به حامیان مالی SPAC وارد می کند تا ارزش هدف را در زمان فروش به یک Spac کاهش دهد. به این دلیل است که سرمایه گذاران لوله متعهد به سرمایه گذاری در ارزش هدف در زمان اعلام ادغام هستند. با توجه به زمان طولانی تر بین اعلام ادغام و بسته شدن ، سرمایه گذاران لوله اکنون دوره طولانی از خطر بازار را می گیرند. علاوه بر این ، SPAC ها به همین ترتیب اجرا نکرده اند-عملکرد قیمت سهام SPAC پس از ادغام عمدتا منفی است. این امر به این دلیل است که بسیاری از شرکت هایی که از طریق SPAC به عموم مردم می روند ، مدلهای تجاری و مالی کمتری دارند و نسبت به پیش بینی های ارائه شده در زمان IPO های SPAC خود کم کار کرده اند.
با توجه به این ترکیبی از به دست آوردن بازار بیشتر و ریسک زمان بندی ، همراه با کم کاری ، سرمایه گذاران لوله در طی شش ماه گذشته از طریق مدل موی بالاتر در ارزیابی هدف ، به دنبال محافظت بیشتر هستند. در نتیجه ، تخفیف سنتی 15 ٪ -20 ٪ اکنون تا 25 ٪ -30 ٪ افزایش یافته است.
مزایای Spacs نسبت به IPO های سنتی شامل توانایی به اشتراک گذاری پیش بینی های مالی پیش بینی شده با سرمایه گذاران (که برای IPO های سنتی غیر از مدلهای تحلیلگر تحقیق در سمت فروش در زمان IPO مجاز نیست) و پتانسیل همکاری با حامیان بالاترین سطحاین می تواند تخصص عملیاتی را برای تجارت به ارمغان آورد. این مزایا می تواند برای انواع خاصی از شرکت ها ، به ویژه آنهایی که ممکن است برای زمان "نخست" آماده نباشند ، معنی دار باشد.
The Takeaway: Spacs گزینه ای گرانتر و رقیق کننده تر است ، اما آنها گزینه ای را برای شرکت هایی ارائه می دهند که از طریق روش های سنتی مسیر کمتری به بازارهای عمومی دارند.
لیست مستقیم
لیست های مستقیم یا DLS به عنوان جایگزینی برای IPO سنتی ظاهر شده است. Spotify از این مسیر در سال 2018 استفاده کرد و Slack در سال 2019 با توجه بیشتر به این تمرین. از نظر ظاهری ، DL ها بسیار شبیه IPO های سنتی هستند-شرکت ها در بورس اوراق بهادار نیویورک یا NASDAQ ، با زنگ های زنگ و سایر موارد. تفاوت اصلی در لیست مستقیم این است که هیچ سهام توسط خود شرکت فروخته نمی شود و بنابراین هیچ سرمایه ای افزایش نمی یابد.
چگونه کار میکند: در فهرستهای مستقیم، پول فقط از طریق فروش سهام موجود توسط بنیانگذاران، VCها، کارکنان دارای امتیاز و سایر سرمایهگذاران بهجای انتشار سهام جدید برای سرمایهگذاران نهادی که در IPO انجام میشود، جمعآوری میشود. این سهامداران مجاز به فروش مستقیم سهام خود در بازار عمومی هستند. این بدان معنی است که در یک فهرست مستقیم، شرکت نمی تواند سرمایه گذاران نهادی مورد نظر خود را به عنوان سهامدار انتخاب کند، همانطور که در یک IPO سنتی به عنوان بخشی از فرآیند کتاب سازی اتفاق می افتد. بازارسازی (یا کشف قیمت) واقعاً از طریق یک حراج افتتاحیه اتفاق میافتد که در آن صرافیها (مثلاً NYSE، نزدک) یا طراحان آنها («بازارسازان») درخواست «مناقصه» (قیمت و حجمی که خریدار میخواهد در آن انجام دهد) انجام میشود. معامله) و «پیشنهادها» (قیمت و حجمی که فروشنده می خواهد معامله کند). حراج تا زمانی انجام میشود که تعداد کافی از سفارشها «تطبیق شوند» - خریداران و فروشندگان مایلند با قیمت و حجم توافق شده معامله کنند تا سهام را باز کنند. این با هدف ایجاد یک روش کارآمدتر و منظم برای کشف قیمت است.
مزیت این رویکرد این است که به طور بالقوه برخی از مسائل قیمت گذاری (بسیار مورد بحث) IPO های سنتی را با پاک کردن تخفیف IPO سنتی و در نتیجه تدبیر پشت پاپ روز اول برطرف می کند. شرکتهای فناوری سازمانی که از سال 2020 از طریق یک IPO سنتی وارد بورس شدهاند، معاملات سهام خود را 33 درصد بالاتر از قیمت عرضه اولیه سهام در روز اول معاملات مشاهده کردهاند، که نشان میدهد بانکهای سرمایهگذاری در عرضه اولیه عمومی قیمت کمتری داشتهاند و مقدار قابل توجهی از پول "در بازار باقی مانده است". جدول» توسط صادرکنندگان (اگرچه همه با این دیدگاه موافق نیستند). این امر باعث افزایش نظارت بر قیمت گذاری IPO در چندین جبهه شده است.
در یک DL، معاملات روز اول بر اساس قیمتی است که خریداران و فروشندگان مایل به معامله هستند، نه قیمتی که توسط یک شرکت و پذیره نویسان آن تعیین می شود، که منجر به کشف قیمت کامل در باز (مقایسه با قیمت افتتاحیه در روز) می شود. اولین روز معامله برای یک IPO سنتی، که شامل اولین روز پاپ میشود) - اگرچه هنوز توسط بازارسازان صرافی میانجیگری میشود.
روند آن چگونه است: تاکنون تنها ده DL وجود داشته است که به سختی 1٪ از کل بازارهای سرمایه را در بازه زمانی مشابه معرفی می کند (البته باید توجه داشت که شامل سه مورد از پنج حجم معاملات افتتاحیه برتر تمام دوران است. در تاریخ عمومی شدن).«پاپهای» پس از بازار نیز در فهرستهای مستقیم بیش از آنچه اخیراً برای عرضههای اولیه عمومیتر فناوری سنتی دیدهایم، خاموش شدهاند، که نشان میدهد DLها به هدف خود میرسند، البته با حجم نمونه کوچکی تاکنون.
یکی از عواملی که باید به آن توجه داشت: در اوایل سال جاری، SEC پیشنهادی توسط NYSE و Nasdaq را تصویب کرد که به شرکتهایی که از طریق DL وارد بورس میشوند اجازه میدهد سرمایه اولیه را (با انتشار سهام جدید) افزایش دهند. این تغییر این پتانسیل را دارد که طرز فکر ناشران خصوصی را در مورد جایگزین های فهرست عمومی، یعنی IPO های سنتی، SPAC IPOs یا DLها به طور معناداری تغییر دهد.
معنی آن برای استارتاپ ها، بنیانگذاران و سرمایه گذاران: مزایای DL شامل عدم 180 روز قفل اولیه IPO است، بنابراین سهامداران موجود می توانند در هر زمان (از جمله روز اول معامله) اقدام به فروش کنند و دسترسی برابر برای همه خریداران.، به طوری که سرمایه گذاران خرد همانند سرمایه گذاران نهادی توانایی خرید سهام را دارند. نقاط ضعف بالقوه DL این است که سرمایه اولیه جذب نشده است (اگرچه همانطور که اشاره شد ممکن است در آینده تغییر کند) بنابراین ممکن است بهترین گزینه برای شرکت هایی نباشد که نیاز به جمع آوری پول دارند. علاوه بر این، شرکتهایی که مسیر DL را دنبال میکنند ملزم به ارائه راهنماییهای مالی به عموم هستند - این منجر به شفافیت مالی بهتر برای همه سرمایهگذاران میشود.(با این حال، شرکت ها باید به مسئولیت پذیری خود برای دستیابی به این اهداف اعلام شده توجه داشته باشند.)
نکته اولیه: اکثر شرکتهای دارای پشتوانه VC ممکن است برای DLها مناسب نباشند، اما شرکتهای شناخته شده، با کیفیت بالاتر و با سرمایه خوب، به دلیل عدم وجود تخفیف معمولی IPO، باید آنها را به عنوان یک گزینه در نظر بگیرند. و ساختاری که اولین معامله یک DL را با قیمت پاپ روز اول یک IPO سنتی معادل می کند. برخلاف IPOهای SPAC و IPOهای سنتی، سهامداران موجود می توانند با فرض وجود نقدینگی تجاری کافی، هر چقدر که می خواهند بفروشند.
نحوه کار: برخلاف IPOهای سنتی، SPAC IPOها یا DLها، فروش یک شرکت از طریق ادغام و اکتساب یک خروج واقعی است که به موجب آن سهامداران موجود یک هدف 100٪ مالکیت خود را به خریدار می فروشند. فرآیندهای M& A می تواند به طور گسترده ای از فرآیندهای فروش بسیار ساختاریافته تا مکالمات سفارشی بین یک شرکت و هر تعداد معینی از خریداران بالقوه متفاوت باشد. معمولاً یک شرکت با یک بانک سرمایه گذاری کار می کند تا خریدارهای بالقوه را شناسایی کند و فرآیندی را ساختار دهد که نیازهای آنها را برآورده کند. در این فرآیند، بانکداران به شرکت کمک میکنند تا انتظارات ارزشگذاری، نکات کلیدی ساختار معامله، و ارزیابی گزینههای تامین مالی (نقد، بدهی، سهام، یا ترکیبی بین گزینههای مختلف) را برای پرداخت هدف تعیین کنند. پس از اینکه خریداران به اندازه کافی هدف را بررسی کردند، پیشنهادات خود را ارائه می کنند و فرآیند مذاکره را با هدف آغاز می کنند. هنگامی که هدف بر روی پیشنهاد نهایی توافق کرد، خریدار و فروشنده قرارداد خرید نهایی را امضا می کنند و معامله می تواند به سمت بسته شدن حرکت کند. آخرین مرحله پس از بسته شدن این است که خریدار و فروشنده عملیات دو شرکت را ادغام کنند.
روند آن چگونه است: خوش بینی اقتصادی و سرمایه فراوان باعث افزایش فعالیت های M& A در سطح جهانی شده است. حجم جهانی M& A تا آگوست 2021، 4. 0 تریلیون دلار بود که بالاترین سطح فعالیت M& A از سال تا به امروز است. در مدت مشابه، بخش فناوری همچنان فعال ترین صنعت با بیش از 1. 1 تریلیون دلار حجم M& A است که 182 درصد نسبت به دوره سال قبل افزایش داشته است.[ منبع: Citi Global Executive M& A خلاصه ]
با رفع عدم قطعیت های همه گیر، رهبران کسب و کار در حال تنظیم مجدد استراتژی خود و تسریع پذیرش فناوری هستند. علاوه بر خریداران شرکتی، جمعآوری سرمایه از سهام خصوصی (PE) در YTD 2021 سریع بوده است - شرکتهای PE اکنون بیش از 1. 9 تریلیون دلار پودر خشک دارند. و در حالی که ایجاد SPAC های جدید کند شده است، 435 SPAC با 133 میلیارد دلار هنوز در جستجوی اهداف هستند. این فراوانی سرمایه و محیط نرخ بهره پایین، نویدبخش ادامه سطح قوی فعالیت های M& A در نیمه دوم سال 2021 است. [منبع: به روز رسانی هفتگی Citi SPAC]
معنای آن برای استارت آپ ها، بنیان گذاران و سرمایه گذاران: علیرغم خروج کامل سهامداران در M& A، این نوع خروج ها ممکن است بهترین نتیجه ارزیابی را نشان ندهند.
چند دلیل برای این وجود دارد:
فقدان مزیت اطلاعات نامتقارن: خریدارهای بالقوه در صنعت، بخش، فناوری و چشمانداز رقابتی هدف خصوصی تخصص دارند و میتوانند آن را بسیار بهتر از سرمایهگذاران IPO ارزش گذاری کنند. بنابراین، خودیهای هدف خصوصی از مزیت اطلاعاتی بسیار کمتری در برابر شرکتهای خریدار برخوردارند. در مقابل، سرمایه گذاران IPO از تخصص و اطلاعات کمتری نسبت به افراد داخلی برخوردار هستند که می تواند منجر به ارزش گذاری بالاتر در بازار عرضه اولیه شود.
کوتاهی موی پیش بینی مالی: خریدارها دقت لازم را روی پیش بینی هدف انجام می دهند تا مشخص کنند که آیا واقعی است یا خیر. یکی از مشکلات برای هر خریدار این است که هر پیشبینی را که در مورد عملکرد آینده نسبت به عملکرد تاریخی بیش از حد خوشبینانه به نظر میرسد، بهعنوان ارزش اسمی در نظر بگیرد. در بیشتر موارد، یک "مشکل مو" قابل توجه برای پیش بینی اعمال می شود تا ماهیت خوش بینانه برنامه بلند مدت را جبران کند. در یک IPO، ناشر، تحلیلگران پژوهشی را که روی IPO کار میکنند، به پیشبینی دو ساله ناشران راهنمایی میکند، که سپس در طول نمایشگاه IPO با سرمایهگذاران نهادی به اشتراک گذاشته میشود. ناشران برای پیشبینیهای داخلی خود، «برش مو» را تعیین میکنند تا پس از عرضه اولیه، بالشتکی برای برآورده کردن یا فراتر از پیشبینیهایشان داشته باشند. این مدلهای مو بهطور قابلتوجهی پایینتر از مدل موی اعمالشده توسط خریدار است و تحلیلگران تحقیقاتی طرف فروش، آنها را بهعنوان ارزش اسمی در نظر میگیرند.
قیمتگذاری چند برابر در عرضه اولیه سهام و طمع: در زمانهایی که بازارهای سهام در حال غوغا هستند، دلیل دیگری وجود دارد که ممکن است M& A بهترین نتیجه ارزیابی را نشان ندهد. ما از زمان پایین ترین سطح مارس 2020 شاهد یک بازگشت تاریخی در بازار سهام عمومی بوده ایم. ما همچنین شاهد یک بازار عرضه اولیه اولیه فناوری قوی بوده ایم. تا زمانی که بازار سهام قوی وجود داشته باشد، بازار سهام قوی نیز وجود خواهد داشت. در یک بازار داغ عرضه اولیه اولیه، قیمت خروج M& A اغلب کمتر از آن چیزی است که همان هدف میتواند با عرضه عمومی به آن برسد. این فرض را بر این میگذارد که هدف برای انجام هر کدام به اندازه کافی بالغ است.
سوال واضح: چرا حق بیمه ارزش گذاری IPO در یک بازار داغ IPO از حق بیمه کنترلی (حق بیمه پرداختی نسبت به ارزش گذاری مستقل هدف یا قیمت معامله عمومی آن در صورت عمومی بودن هدف) بالاتر است که هدفی می تواند در خروج M& A به دست آورد؟
به این دلیل که با افزایش عملکرد بازار پس از عرضه اولیه سهام فناوری، سرمایهگذاران IPO تمایل بیشتری به پرداخت چند برابری بالاتر در قیمتگذاری اولیه دارند و انتظار دارند که عرضه اولیه اولیه همچنان در اولین روز خود باشد. IPOها معمولاً 50% در روز اول معاملات بر اساس صندوقهای سرمایهگذاری متقابل بنیادی و بلند مدت که به موقعیتهای تخصیص یافته IPO خود اضافه میکنند، افزایش نمییابد. این افزایشها عموماً توسط صندوقهای تامینی کوتاهمدت و تا حدی کمتر، معاملهگران خردهفروشی انجام میشوند.
نکته اولیه: M& A یک "خروج واقعی" برای سرمایه گذاران فراهم می کند، اما به طور کلی ارزش گذاری کمتری نسبت به IPO ها (در یک بازار داغ IPO) دارد.
فروش ثانویه
یک گزینه نقدینگی اضافی در سالهای اخیر پدیدار شده است، زیرا شرکتها برای مدت طولانیتری خصوصی میمانند و کمبود نقدینگی به مشکل بزرگتری برای کارمندان و سرمایهگذاران تبدیل میشود. به عنوان راهی برای جبران خسارت و حفظ کارکنان، بسیاری از شرکتهای خصوصی اکنون به دنبال تامین نقدینگی موقت برای کارمندان اولیه (و سایر سهامداران) هستند، بهجای اینکه آنها را ملزم کنند برای مشاهده نقدینگی منتظر عرضه عمومی یا M& A باشند.
این را می توان از طریق فروش ثانویه انجام داد، که در آن سهام شرکت خصوصی توسط یک سهامدار موجود به شخص خصوصی دیگری فروخته می شود و عواید آن به سهامدار فروش می رسد. در حالی که فروش ثانویه مزایای مستقیم مستقیمی برای کارکنان (که نقدینگی موقت دریافت میکنند) و برای شرکتهایی (که کارکنان ارزشمند را حفظ میکنند) دارد، آنها بخشی از یک روند نوآوری گستردهتر در نحوه تامین مالی و ارزشگذاری شرکتها هستند. این روند می تواند به کاهش بسیاری از مسائل قیمت گذاری نادرست که شرکت ها و سهامداران را جریمه می کند، کمک کند.
چگونه کار می کند: اول، اصول اولیه: دو راه برای ساختار فروش ثانویه وجود دارد. یکی خرید سهام توسط شرکت است که از طریق نقدینگی موجود در ترازنامه یا نقدی از دور سهام تامین می شود. دومی خرید مستقیم سهام توسط شخص ثالث است که با تامین مالی سهام شرکت یا به عنوان یک معامله مستقل همراه شده است.
در یک بازخرید با حمایت مالی شرکت، شرکت تصمیم میگیرد که کدام سهامداران ممکن است بفروشند (معمولاً این گزینه برای کارمندانی است که برای مدتی در شرکت کار کردهاند) و محدودیتهایی را برای میزان مجاز به فروش آنها قائل میشود. محدود کردن مقداری که یک کارمند ممکن است به آن بفروشد نسبتاً معمولی است~10 ٪ از سهام واگذار شده برای اطمینان از اینکه کارمند همچنان مشوقهای معنادار دارد. این نوع فروش ثانویه برای شرکت های خصوصی تحت حمایت سرمایه گذاری کمتر است زیرا آنها به طور معمول جریان نقدی مداوم برای انجام چنین خریداری ها ندارند. علاوه بر این ، آنها شاهد بازده بیشتری در سرمایه گذاری پول نقد موجود در محرک های رشد برای تجارت هستند (توسعه محصول ، خرید مشتری و غیره).
متداول تر معاملات مستقیم با اشخاص ثالث (که اغلب به عنوان معاملات بازار ثانویه گفته می شود) ، که در آن طیف گسترده ای از خریداران از جمله سرمایه گذاران موجود ، صندوق های اختصاصی اختصاصی ، دفاتر بزرگ خانواده ، افراد با ارزش بالا و سرمایه گذاران خرده فروشی وجود دارد. این کار گاهی اوقات به عنوان یک معامله مذاکره یک طرفه که معمولاً توسط یک کارگزار آغاز می شود و تعداد محدودی از فروشندگان را درگیر می کند ، انجام می شود. هنگامی که صدها فروشنده را درگیر می کند ، یک برنامه نقدینگی ساختاری مانند پیشنهاد مناقصه رسمی کارآمدتر است. یک پیشنهاد مناقصه شخص ثالث یک رویداد نقدینگی با حمایت شرکت است که به سهامداران این فرصت را می دهد تا سهام خود را به سرمایه گذاران خارجی مناقصه (بفروشند). این شرکت خریدار را به جدول می آورد ، قیمت را تعیین می کند و کل معامله را مدیریت می کند. این امر باعث می شود که شرکت ها کنترل کنند که سرمایه گذاران جدید وارد جدول کلاه خود می شوند.
معاملات بازار ثانویه می تواند از نظر عملیاتی برای شرکتهای مختلف چالش برانگیز باشد - و این منجر به نوآوری های فنی شده است که اثرات آنها ممکن است فراتر از فروش ثانویه باشد.
سیستم عامل های جدید خودکار مانند Cartax ، بازار خصوصی NASDAQ (NPM) و Morgan Stanley ShareWorks پدید آمده اند که این فروش ها را به صورت خودکار و مدیریت می کنند و شرکت ها را قادر می سازد تا (i) کاهش بارهای اداری و عملیاتی را انجام دهند.(ب) مقابله با محدودیت در محدودیت های انتقال سهام.(iii) زمان تسویه حساب را کاهش دهید. و (IV) دسترسی کنترل شده به اطلاعات شرکت را فراهم می کند. به طور گسترده تر ، فناوری می تواند تأثیرات قابل توجهی در قیمت گذاری و موضوعات مرتبط با آن داشته باشد که در حال حاضر وقایع نقدینگی در خواب است.
به عنوان مثال ، قیمت های معاملات Seconda Ry بر قیمت مرجع لیست های مستقیم تأثیر می گذارد-F یا Spotify ، قیمت مرجع بر اساس آخرین تجارت ثانویه خصوصی بود و با DLS اخیر ، قیمت مرجع توسط قیمت متوسط وزن با وزن هدایت می شداز فعالیت تجاری ثانویه اخیر آنها. اما هرچه تجارت ثانویه رایج تر می شود ، انتظار داریم قیمت معاملات ثانویه در ارزیابی همه نوع خروجی ها (M& A ، Spacs ، IPO و DLS) تأثیرگذار باشد.
به عبارت دیگر، تصور دنیایی که در آن استارتآپها با تسهیل پلتفرمهای معاملاتی خودکار، به کشف قیمت تقریباً مستمر سهام خود دسترسی داشته باشند، به جای محدود شدن به عکسهای فوری ارزشگذاری هر یا دو سال یکبار، سخت نیست. کاهش بار شرکت ها برای ارائه چنین برنامه هایی.
این امر شکاف بین قیمتهای معاملات ثانویه و عرضههای اولیه عمومی را میبندد و با افزایش دسترسی به اطلاعات در شرکتهای خصوصی، قیمت پایینتر از عرضههای اولیه عمومی را به حداقل میرساند و درآمد یک روزه را که پول را برای استارتآپها و سرمایهگذاران روی میز باقی میگذارد، به حداقل میرساند.
روند رو به رشد: تقاضای فزاینده ای از سوی کارمندان و سایر سهامداران برای نقدینگی قبلی وجود دارد - به عنوان مثال، در 9 ماهه اول سال 2021، پلت فرم Carta 77 برنامه نقدینگی را برای شرکت های خصوصی تسهیل کرد، با ارزش کلی عرضه 4. 7 میلیارد دلار در مقایسه با 31 برنامه.(2. 2 میلیارد دلار) در سال 2020 و 24 برنامه (0. 4 میلیارد دلار) در سال 2019. [منبع: Q3 2021 Liquidity Report, Carta ]
علاوه بر این، تعداد سرمایه گذارانی که به بازارهای خصوصی نقل مکان کرده اند به طور قابل توجهی افزایش یافته است. این سرمایه گذاران درک عمیق تری از بازارهای خصوصی و نحوه عملکرد آنها دارند. همانطور که سرمایه گذاران نهادی با کیفیت بالا به طور فزاینده ای به سمت بخش خصوصی حرکت می کنند، این امر پذیرش فزاینده بازارهای خصوصی را برجسته می کند و تنوع بیشتری در سمت خریدار ایجاد می کند.
معنای آن برای استارت آپ ها، بنیان گذاران و سرمایه گذاران: روند به سمتی می رود که هر شرکتی در نهایت نقدینگی را به کارمندان خود قبل از ورود به بورس عرضه می کند و با تبدیل شدن به یک هنجار جدید، شرکت ها ممکن است نیاز به ارائه برنامه های نقدینگی مکرر برای ماندن داشته باشند. رقابتیانجام این کار نه تنها به شرکتهای خصوصی کمک میکند تا بر سر استعداد با یکدیگر رقابت کنند، بلکه باید به استارتآپها برای رقابت بهتر و حفظ استعدادها در برابر شرکتهای دولتی کمک کند.
بعلاوه ، شیوه جمع آوری سرمایه های اولیه و شریک زندگی با سرمایه گذاران ممکن است در آینده بسیار متفاوت به نظر برسد - زیرا فروش سهام ثانویه بیشتر می شود ، باید منجر به کشف قیمت آسان تر برای دور تأمین مالی شرکت های خصوصی شود.(به عنوان مثال ، کارتا ، سری G خود را در اوت 2021 پس از اجرای حراج فروش ثانویه در Cartax در فوریه 2021 که به شرکت و سرمایه گذاران نشان می دهد ، نشانه واقعی از ارزش آن را مطرح کرد.) این اجماع در مورد ارزیابی در بین همه طرفین ، فعال شده توسط فناوری و فناوری و فناوریفروش ثانویه با کمال تر ، می تواند نیاز شرکت ها را برای هدر رفتن قیمت و انرژی در مورد انرژی از بین ببرد و بنابراین شرکت ها می توانند بر عوامل مختلفی در انتخاب یک سرمایه گذار متمرکز شوند ، به عنوان مثال. ارزش استراتژیک سرمایه گذار ممکن است به جای آن که به سادگی قیمتی که یک سرمایه گذار مایل به ارائه آن بود ، به شرکت بیاورد.
با این حال ، امروز ، عوامل بسیاری وجود دارد که یک شرکت خصوصی هنگام تصمیم گیری برای فعال کردن فروش ثانویه باید در نظر بگیرد. آیا فروش به حفظ کارمندان کمک می کند یا به آن آسیب می رساند (زیرا گرفتن پول از جدول می تواند باعث شود که برخی از آنها را ترک کند)؟آیا این امر بر توانایی شرکت در جمع آوری سرمایه در آینده تأثیر خواهد گذاشت؟آیا برای کسانی که شرکت می کنند و همچنین مواردی که نیستند منصفانه است؟فروش چه تأثیری بر ارزش سهام مشترک شرکت (یعنی ارزیابی 409a) دارد؟
شرکت ها همچنین باید در نظر داشته باشند که در کوتاه مدت ، زیرا هیچ پورتال معاملاتی متمرکز در بازار وجود ندارد ، تطبیق عرضه و تقاضا می تواند منجر به کشف قیمت کمتری شود. این می تواند منجر به فروش سهام شرکت های خصوصی شود و پول را روی میز بگذارد. کشف قیمت محور حراج برای پیشنهادات مناقصه برای به حداقل رساندن نادرست استفاده می شود.
The Takeaway: اگرچه معاملات ثانویه برای شرکت های خصوصی یک رویداد نقدینگی نیست ، اما این امکان را برای کارمندان و سایر سهامداران فراهم می کند که حتی بدون IPO یا M& A نقدینگی جزئی را بدست آورند. بازارهای معاملاتی ثانویه با گذشت زمان به تکامل خود ادامه می دهند و منجر به شفافیت قیمت گذاری بهتر می شوند و سیستم عامل های خودکار بار شرکت ها را کاهش می دهند. از همه مهمتر ، آنها پتانسیل تغییر ارزش شرکت خصوصی را به روش های بزرگتر دارند.
این تجزیه و تحلیل ها با تغییر بازار تغییر می کنند و این ماتریس بحث براساس بازار سهام قوی فعلی است که ما می بینیم. در یک بازار IPO فناوری نرم افزاری نرم افزاری ، ما انتظار داریم که دلتای قیمت گذاری بین IPO/ DLS با خروج M& A همگرا شود. چارچوب ارزیابی تصمیم گیری در مورد خروج برای شرکت شما بر اساس شرایط بازار سهام بهترین است.
پیمایش گزینه های خروج نیاز به فکر و تجزیه و تحلیل دقیق از قدرت نسبی شرکت ، آرایش سرمایه گذاران و اهداف نهایی بلند مدت بنیانگذاران و سرمایه گذاران دارد. در حالی که این می تواند برای بنیانگذاران که با گزینه های زیادی روبرو هستند بسیار زیاد باشد ، امیدواریم این ماتریس تصمیم گیری گزینه های مختلف خروج را روشن کند و بهتر می تواند شما را به سمت آنچه مناسب برای شرکت شما است راهنمایی کند.